تحلیل احساسات بازار فارکس میتواند ابزار مفیدی برای کمک به معامله گران به منظور درک رفتار قیمتی و عکسالعمل به آن باشد.
در حالی که اعمال کردن تحلیل تکنیکال و فاندامنتالِ صحیح و منطقی، نکتهای کلیدی است، داشتن اطلاعات در مورد احساسات بازار میتواند عمق بیشتری به بینش و دیدگاه معامله گر بدهد.
احساسات بازار در واقع حس سرمایه گذاری و معامله گران را نسبت به یک بازار یا نماد معاملاتی خاص، بازگو میکند.
به عنوان معامله گران باید بدانید که احساسات بازار زمانی مثبتتر میشود که احساس عموم نسبت به بازار در حال مثبتتر شدن باشد.
به همین شکل، اگر شرکت کنندگان در بازار رفتاری منفی از خود نشان دهند، احساسات بازار میتواند به منفی تبدیل شود.
به همین شکل، معامله گران از تحلیل احساسات بازار برای تعریف اینکه بازار صعودی یا نزولی است، استفاده میکنند.
معامله گران میتوانند احساسات بازار را به وسیلهی استفاده از طیف وسیعی از ابزار مانند اندیکاتورهای احساسات بازار و همینطور نظارت بر حرکات قیمتی در بازارها، اندازه گیری کنند.
تحلیل احساسات در بازار فارکس در واقع فرایند شناسایی نظر و جایگاه دیگر معامله گران و استفاده از آن در تصمیم گیریهای معاملاتی خود در بازار فارکس است.
در حالی که تحلیل احساسات بازار را به راحتی میتوان در بازار فارکس پیاده سازی کرد، همینطور از آن در بازار سهام و دیگر انواع معاملات بهره گرفته میشود.
سرمایه گذاران معکوس به دنبال این هستند که گروهی از معامله گران به خرید یا فروش جفت ارز خاصی بپردازند و صبر میکنند تا در زمان مناسب خلاف جهت احساسات وارد بازار شوند.
یک مثال برای اینکه چطور میتوان تحلیل احساسات بازار را بر روی معاملات فارکس پیادهسازی کرد، حرکت بزرگی است که در سال 2016 در جفتارز GBP/USD شاهد آن بودیم.
پس از رای بریتانیا برای خروج از اتحادیهی اروپا، احساسات منفی بازار پوند بریتانیا را به پایین ترین ارزش در 31 سال اخیر کشاند.
بعد از احساسات مثبت بازار در سال بعدی، دوباره احساسات بازار منفی در سال 2018 کنترل را به دست گرفت و در سال 2019 قیمتها دوباره شروع به افزایش کردند.
وقتی در مورد احساسات سرمایه گذاران یا احساسات بازار (Market Sentiment) صحبت میکنیم، به رفتار مجموع افراد در جامعه سرمایه گذاران اشاره داریم. اساسا احساسات سرمایه گذاران یک اندازه گیری تخمینی از رفتار شرکت کنندگان در بازار در یک زمان مشخص است و این رفتار میتواند صعودی، نزولی یا بین این دو باشد.
این نوع از تحلیل معمولا توسط یک معامله گر مبتنی بر حرکات قیمتی کوتاه مدت انجام میگیرد که میخواهد از تغییرات کوتاه مدت بازار سودآوری کند. برای مثال اگر یک معامله گر کوتاه مدت ببینید قیمت های نماد معاملاتی به طور کلی در حال افزایش است، این نشانه مناسبی از اینکه احساسات بازار صعودی است، محسوب میشود.
به عبارتی دیگر، افراد بسیار بیشتری وجود دارند که حاضر هستند نماد معاملاتی موردنظر را خرید کنند و قیمت های بیشتری نسبت به قیمتی که فروشندگان ارائه کردهاند، پیشنهاد کنند.
برای محاسبه احساسات سرمایه گذاران تا حد ممکن، روش های آماری خاصی توسعه داده شده است. با استفاده از این روش، شاخص های احساسات بازار به صورت مداوم و منظم منتشر میشوند تا سرمایه گذاران بتوانند تغییرات را در طول زمان دنبال کنند و از این اطلاعات برای پیشبینی نقاط تغییر جهت بازارهای صعودی و نزولی بهره بگیرند.
با دنبال کردن تغییرات در احساسات بازار، سرمایه گذاران سعی میکنند تا مشخص کنند که حس و حال بازار بیش از حد صعودی است یا نزولی یا اینکه نسبتا طبیعی میباشد. اگر سرمایه گذاران بتوانند یک اندازه گیری دقیقی از احساسات بازار بدست بیاورند، میتوانند از آن به نفع خود استفاده کنند.
یک اندیکاتور احساسات به یک اندیکاتور بصری اشاره میکند که برای نشان دادن اینک معامله گران چه احساسی به بازار یا اقتصاد دارند، طراحی شده است. یک اندیکاتور احساسات به دنبال این است که اندازه بگیرد باورها و وضعیت شرکت کنندگان بازار چگونه بر روی رفتار آینده بازار تاثیر میگذارد.
اندیکاتور های احساسات نشان میدهند که یک گروه از مردم چقدر حس صعودی یا نزولی به بازار دارند و این میتواند به پیش بینی رفتار معاملاتی این گروه در آینده کمک کند.
این اغلب به صورتی متضاد رخ میدهد. برای مثال، زمانی که سرمایه گذاران به شدت احساس نزولی به بازار دارند، این اغلب یک سیگنال متضاد را میدهد که قیمت های بازار میتواند به زودی بالاتر برود.
اندیکاتورهای احساسات میتوانند توسط سرمایه گذاران برای تحلیل و بررسی اینکه معامله گران چقدر به بازار و اقتصاد فعلی هستند، دید خوب یا بدی دارند، استفاده شوند. برای مثال یک اندیکاتور احساسات معامله گران میتواند نشان دهد بدبینی ممکن است باعث شود شرکت ها تمایل کمتری به افرایش موجودی در انبارهای خود داشته باشند زیرا آنها میترسند که مصرف کنندگان ممکن است خرج نکنند.
داده ها مشمول تفسیر های مختلف میشوند. یک داده مثبت نشان میدهد که مصرف کنندگان احساس خوبی دارند. با این حال برخی از این دادهی مثبت نتیجه میگیرند که در طول زمان به احتمال زیاد وضعیت نزولی خواهد شد. یک داده منفی نشان میدهد که مصرف کنندگان راضی نیستند اما احتمالا وضعیت از این به بعد بهتر خواهد شد.
اندیکاتورهای احساسات تنها یک بخشی از داده هستند و بصورت مستقل نباید به عنوان سیگنالی برای معامله کردن در نظر گرفته شوند. برای مثال، اگر یک اندیکاتور احساسات مانند نسبت Put و Call دارای داده های بسیار مثبتی باشد، این نشان میدهد که سرمایه گذاران انتظار دارند قیمت های بازار سهام کاهش پیدا کنند.
در حالت تضاد، سرمایه گذاران انتظار دارند قیمت ها بیشتر شوند زیرا افراد کمی در بازار ماندهاند که قیمت را به سطوح کمتری بکشانند. چیزی که اندیکاتور به ما نمیگوید این است که این اتفاق در چه زمانی رخ خواهد داد. در عوض، معامله گران از داده ها استفاده میکنند تا زمانی که سطوح احساسات به حداکثر و حداقل خود میرسد، منتظر تغییر جهت بازار باشند.
زمانی که احساسات بازار در سطوح حداقل یا حداکثر خود نیست، میتواند از آن برای تایید ترند فعلی استفاده کرد.
احساسات کوتاه مدت میتواند دلیل عقب نشینی های موقت در بازار باشد اما این حرکات عموما دوباره به جهت قبلی بلند مدت خود باز میگردند. این به دلیل آن است که احساسات بازار بر اساس انتظارات است و زمانی که انتظارات شکل میگیرد، به سختی میتوان آن را از بین برد.
انتظارات قدیمی به سختی از بین میروند. زمانی که در مورد احساسات بازار در شک و شبهه هستید، زمان آن است که سراغ گزارش تعهد معاملهگران (Commitments of Traders Report) بروید.
با این حال ما نمیتوانیم دقیقا پیش بینی کنیم که احساسات بازار چه زمانی تغییر خواهد کرد و پس از رخداد آن، متوجه آن خواهیم شد. احساسات بازار بلند مدت ماهها یا حتی سالها باقی میمانند. به همین دلیل است که ترندهای بلند مدت را به راحتی میتوان در چارت های جامع مشاهده کرد.
ترس و طمع و به طور کلی احساسات بازار اغلب جزو اصلی ترین عناصر گرداننده بازارهای مالی هستند. درک اینکه چه زمانی باید این احساسات را در کنترل خود نگهدارید، میتواند سرنوشت شما به عنوان یک معامله گر موفق یا یک حرفه معاملاتی کوتاه مدت و ناموفق را رقم بزند.
ترس و طمع میتواند بین معامله گران رایج باشد و اگر آن را به خوبی مدیریت نکنید، میتواند خسارت های بسیاری برای شما ایجاد کند. ترس اغلب به عنوان یک بی میلی برای ورود به معامله یا بستن یک معامله موفق به طور مبتدیانه، در بازار خود را بروز میدهد.
از طرف دیگر، طمع زمانی که معامله گران سرمایهی بیشتری به معاملات سودآور اضافه میکنند یا از اهرم بیش از حد در معاملات بهره میگیرند، خود را نشان میدهد. چندین راه برای کنترل احساسات و اطمینان حاصل کردن از اینکه ترس و طمع بر روی تصمیمات معاملاتی شما تاثیری نمیگذارد، وجود دارد:
معامله گران برای اجتناب از تصمیم گیری بر اساس احساسات باید یک برنامه معاملاتی داشته باشند که مسیر را به آنها نشان میدهد. در غیر اینصورت ممکن است دچار تصمیماتی مانند استفاده بیش از حد از لوریج، حذف کردن توقف ضررها و اختصاص سرمایه بیشتر به معاملات ناموفق، شوید.
یکی از ساده ترین راه های کاهش تاثیر احساسات معاملات تان، کاهش اندازه یا حجم معاملات است. معامله گران با انجام معامله بزرگ و دیدن نوسانات قیمتی بر روی آن، بدون شک دچار استرس میشوند و این استرس میتواند منجر به تصمیم های بد شود.
معاملهگران همینطور نیاز دارند که در هنگام معاملات مسئولیت حساب خود را بر عهده بگیرند. بهترین راه برای انجام این کار، ثبت وقایع معاملاتی است. ثبت وقایع معاملاتی در یک دفتر ثبت وقایع معاملاتی به معامله گران کمک میکند معاملات خود را دنبال کنند و یادداشت هایی در مورد تکنیک های موثر و غیر موثر داشته باشند.