
معاملات بلند مدت به معامله با یک بازه زمانی (از ورود به معامله تا خروج) بیش از یک هفته و برخی مواقع تا چندین ماه، اختصاص دارد.
مزیت بزرگ یک بازه زمانی بلند مدت این است که وقتی یک ترند را شناسایی کردهاید، احتمال اینکه سودآوری بیشتری دریافت کنید، بیشتر از معامله کوتاه مدت است.
نه تنها شما در هزینه های تراکنش صرفه جویی میکنید، در زمان خود نیز میتوانید صرفه جویی کنید.
نکته منفی این است که ترند هیچ وقت به صورت یک خط صاف حرکت نمیکند و تحمل کردن عقب نشینی های اجتناب ناپذیر میتواند برای معامله گران از نظر روانشناسی سخت باشد.
همینطور شما باید این اعتماد به نفس را در قابلیت خود به منظور تمایز دادن یک عقب نشینی معمولی و یک تغییر جهت ترند، داشته باشید.
بیش از هر چیز، معاملات بلند مدت معمولا مستلزم ترکیب کردن تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است.
فرایندی که پیچیده و چالش زا است اما شما را در معرض ریسک در بر گرفتن یک ایدئولوژی قرار میدهد که یا اشتباه است یا برای معامله شما کاربردی نیست.
زمانی که یک عدم اتصال بین چیزی که چارت نشان میدهد و چیزی که ایدئولوژی به شما دیکته میکند وجود داشته باشد، راه حل عملی این است که آن ایدئولوژی را کنار بگذارید.
خب بالاخره اساس تحلیل تکنیکال، مشاهدات تجربی است. اگر مشاهدات با تئوری در تضاد باشند، تئوری یا فرضیه باید کنار گذاشته شود.
معامله گران بلند مدت اغلب به استفاده از چارت های روزانه تمایل دارند و همینطور به چارت های هفتگی و ماهانه نیز توجه میکنند.
برای مثال چارت ماهانه GBP/USD در حوالی سال 2007 تا 2009 شواهد مناسبی را نشان میدهد.
قیمت حداکثر در نوامبر 2007 بر روی 2.1161 قرار داشت (با توجه به اینکه بحران مالی جهانی کم کم خود را نشان میداد)، و قیمت حداقل در ژانویه 2009، بر روی 1.3498 قرار گرفته بود.
هر کسی که شرایط بریتانیا را در آن دوره به خوبی تحلیل کرده بود، مطمئنا به سود هنگفتی با ورود به فروش دست پیدا کرده است.